Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین،  ماجرا به ۹ آذر ۱۴۰۱ باز می‌گردد وقتی که برای اولین‌بار در هنرستان دخترانه‌ی نور قم ۱۸ دانش‌آموز دچار مسمومیت و با اورژانس به مراکز درمانی منتقل شدند. این اتفاق به صورت متوالی در مدارس مختلف ادامه پیدا کرد. سه‌شنبه ۲۲ آذر ماه در هنرستان نور ۵۱ نفر مسموم و راهی بیمارستان شدند، این حادثه برای دومین بار در این مدرسه اتفاق افتاد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از صحبت‌های فرماندار قم با یکی از مسمومین که حالش بدتر بود، مشخص شد که ابتدا درد شدیدی را درپای خود حس کرده، اما بعد از یک روز با کمک گرفتن از دیگران، می‌توانست راه برود. طبق گفته‌ی دانش‌آموزان بوی گاز و علائم آن مانند قبل بود و با تنفس، پس از ایجاد سوزش در حلق و بینی و تنگی نفس، پاها و در برخی موارد دست‌ها بی‌حس شده‌اند.

هنوز علت این حوادث مشخص نشده است. نکته‌ی جالب توجه اینکه تمام این مسمومیت‌ها در مدارس دخترانه‌ی قم اتفاق افتاده تا اعلام مورد جدید در سه‌شنبه ۲۵ بهمن که برای اولین بار در یکی از مدارس راهنمایی دو شیفته‌ی پسرانه‌ی قم، دانش‌آموزان دچار مسمومیت شدند. این حادثه آنقدر ادامه پیدا کرد که وزارت اطلاعات و وزارت بهداشت به موضوع ورود کردند تا علت را پیدا کنند.

حرف وحدیث‌ها زیاد است و نهادها هر یک به‌گونه‌ای حادثه را تشریح می‌کنند. تجمع خانواده‌ها در مقابل فرمانداری قم نشان‌دهنده‌ی نگرانی والدین نسبت به سلامت فرزندانشان و درخواست آموزش مجازی است تا شرایط به حالت نرمال باز گردد. آن‌ها خواستار رسیدگی هرچه سریع‌تر مسئولان نسبت به این موضوع خطیر شدند.

مادر یکی از دانش‌آموزان مبتلا در مدرسه پسرانه می‌گوید: «پسرم سه‌شنبه ۲۵ بهمن ماه در مدرسه دچار مسمومیت شده بود. چهارشنبه که به مدرسه رفتم منکر وجود گاز شدند و این موضوع را به شیطنت بچه‌ها ربط دادند. پسر من بی‌حال شده بود. اورژانس آمد، معاینه و اعلام کرد بیشتر از ترس و استرس دچار این حس شده‌اند. مدیر مدرسه گفت بچه‌ها حالشان خوب است، فقط ترسیده‌اند.»

استشمام بوی گاز، حسی مشترک در میان دانش‌آموزان مختلف

در هنرستان نور که اولین مدرسه بود. این داستان سه بار تکرار شد. دانش‌آموزان می‌گفتند که اول بوی گاز را در نقاط مختلف احساس کرده‌اند. اول فکر کرده‌اند که مربوط به آزمایشگاه مدرسه است، اما در آنجا هیچ اتفاقی نیفتاده بود. بعدتر که این مشکل در مدارس مختلف، اما فقط در شهر قم اتفاق افتاد.

اورژانس و آتش‌نشانی هر دو به محل اعزام می‌شدند. عباس ذاکریان، فرماندار قم گفته بود: «سازمان آتش‌نشانی با توجه به دستگاه‌های گازسنجی که در اختیار دارد به مدارس اعزام شد تا بررسی‌های دقیق‌تری انجام شود. علاوه بر پای کار آمدن دستگاه‌های مختلف اداری و امنیتی استان؛ رصد و پایش با دقت بیشتری در دستور کار قرار گرفت و تمام دوربین‌ها بازنگری شد تا مشخص شود آیا فرد مشکوکی وارد مدارس شده است یا خیر.»

نتیجه این بررسی‌ها هنوز به رسانه‌ها اعلام نشده است. اولیای یکی از افراد دچار مسمومیت که تمایل ندارد اسمش بیان شود می‌گوید: «پسر من تعریف کرد که یک لحظه بوی ماهی گندیده سرکلاس آمد و بعد مدرسه به بچه‌ها ماسک داد که بزنند و از کلاس خارج شوند. یک‌سری از بچه‌ها حالشان بدتر بوده، به اورژانس و نیروهای امنیتی زنگ زدند و چند نفر از بچه‌ها را به مراکز درمانی منتقل کردند که پسر من هم جز آن‌ها بوده است.»

این مادر درباره علائم پسرش ادامه داد: «از علائم باقی بچه‌ها در جریان نیستم، اما پسرم دل درد داشت و دور ناف‌اش درد می‌کرد.»

ترس و شایعه، علت‌های بیان شده ماجرا

در هفته‌ی گذشته مدارس قم دو روز تعطیل شد تا علت حادثه مشخص شود، اما نه تنها علتی پیدا نشده است. بلکه با از سرگیری مدارس، مسمومیت‌ها مجدد روی کار آمد. تنها یک روز بعد از واقعه‌ی مدرسه‌ی پسرانه، نوری، وزیر آموزش و پرورش چهارشنبه ۲۶ بهمن با بیان اینکه شایعات علت سریالی مسمومیت بچه‌ها است، گفت: «این موضوع بیشتر تحت تأثیر شایعات است و خواهش من این است رسانه‌ها کمک کنند اثر این شایعات منفی از بین برود و دانش آموزان به مدرسه روند و تحصیل کنند. دانش آموزان سه سال از تحصیل جا ماندند و حیف است.»

او همچنین شایعه‌ی فلج شدن در اثر مسمومیت دانش‌آموزان را تکذیب کرد.

بهرام عین‌اللهی، وزیر بهداشت نیز درباره‌ی علت مسمومیت دانش‌آموزان قمی بیان کرد: «جمع‌بندی این است که مسمومیت بسیار خفیف است و عارضه‌ای از شروع مسمومیت تا امروز ایجاد نشده و نگرانی در این جهت وجود ندارد.»، اما در واقعیت موضوع دیگری مشهود است. بچه‌ها به بیمارستان شهید بهشتی منتقل می‌شوند و در مواردی منجر به بستری می‌شود. مادر پسری که مسموم شده، درباره‌ی اینکه مدرسه به اولیا چه چیزی را اعلام کرده، می‌گوید: «آن‌ها گفتند اورژانس اعلام کرده که مورد خاصی نیست. بیشتر در اثر استرس و ترس بچه‌ها دچار مشکل شده‌اند. من حدود ساعت ۱۱ به دنبال پسرم به مدرسه رفتم و با معاون مدرسه صحبت کردم. گفتند که بعداز ظهر ستاد مدیریت بحران برای آن‌ها جلسه گذاشته است که ببیند آیا داستان واقعیت دارد یا خیر؟ که آخرشب مدیریت بحران اعلام کرد مدارس همچنان حضوری است و مشکلی وجود ندارد.»

بخش کرونایی بیمارستان شهید بهشتی قم، تغییر کاربری می‌دهد

یکی از بخش‌های بیمارستان شهید بهشتی، در دوران کرونا به بیماران کرونایی اختصاص یافت. در ماه‌های اخیر این بخش خالی شده بود، اما اکنون به بخش دانش‌آموزان مسموم تبدیل شده است. بهرام عین‌اللهی چهارشنبه در بیمارستان شهید بهشتی قم درباره مسمومیت سریالی دانش‌آموزان قمی اظهار کرد: «امروز در قم در بیمارستان شهید بهشتی حضور داریم و با تعدادی از افرادی که به دلیل مسمومیت از مدارس به این بیمارستان منتقل شده بودند دیدار و با پزشکان صحبت و مذاکراتی داشتیم.»

مادر یکی از مسمومین از مشاهدات خود در بیمارستان شهید بهشتی این‌طور روایت می‌کند: «من همان روز از جلوی بیمارستان شهید بهشتی عبور کردم. این بیمارستان یک بخشی داشت که برای بیماران کرونایی بود. این چند وقت که مریض‌ها کمتر شده‌اند، آن بخش بسته شد. من بعدازظهر ۲۵ بهمن، ساعت پنج و نیم که به بیمارستان شهید بهشتی رفتم ۷ الی ۸ آمبولانس جلوی در بیمارستان دیدم. پرستارها می‌گفتند بچه‌هایی که بعدازظهر این اتفاق برایشان افتاده بود، آمده‌اند که عکس و آزمایش بگیرند تا ببیند علت چه بوده است. همه در اثر گاز به بیمارستان آمده‌اند. اما من متوجه نشدم دختر بودند یا پسر. پرستارها که صحبت می‌کردند، می‌گفتند تعداد مریض‌ها امروز از باقی روزها بیشتر بوده است. یکی از مسئولان آنجا بود و گفت ما تا الان در آزمایش بچه‌ها چیزی ندیده‌ایم و نمی‌دانیم این گاز چیست.»

هنوز هیچ مسئول یا نهادی درباره دلایل این اتفاق اظهار نظر شفافی نداده است، آخرین خبرها هم نشان می‌دهد که بیش از ۴۰۰ دانش‌آموز طی این مدت با علائمی شبیه به مسمومیت به مراکز درمانی قم مراجعه کرده‌اند.

کد خبر 742763 منبع: خبرآنلاین برچسب‌ها خبر مهم مدرسه و مدارس استان قم دانش آموز مسمومیت

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم مدرسه و مدارس استان قم دانش آموز مسمومیت بیمارستان شهید بهشتی دچار مسمومیت دانش آموزان شده اند بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۴۷۹۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستان هنرآفرین دانش‌آموزی

 اینجا اتاق یک مؤسسه هنری یا فروشگاه تولیدات هنرهای تجسمی نیست. اینجا کلاسی است در یک مدرسه متوسطه دوره اول؛ کلاسی که به همت معلم دوراندیش و دانش‌آموزان هنردوستش تبدیل به یک کارگاه تولید هنرهای سنتی شده است. حالا پسران مدرسه امام‌رضا(ع) در خیابان خواجه‌ربیع به کمک محسن پاک‌منش که معلمی هنردوست و هنرآموز است، عبارت «از هر انگشتش یک هنر می‌ریزد» را معنی کرده‌اند.

یک مدرسه معمولی با کادر غیرمعمولی

از زیر تابلو اسم مدرسه که نام امام رضا(ع) بر آن نقش بسته، وارد حیاط شده و بعد به سمت کارگاه بچه‌ها می‌رویم. در مسیر همه چیز معمولی است؛ انگار اینجا هم یک مدرسه متوسطه مثل سایر مدرسه‌هاست. اما وارد کارگاه که می‌شویم، تازه ماجرا شروع می‌شود و متوجه می‌شویم با یک مدرسه با کادر غیرمعمولی طرف هستیم. کادری که به رسالت مدارس امام رضا(ع) توجه کرده و پرورش را مقدم بر آموزش قرار داده‌اند تا بچه‌ها زیر سایه امام رضا(ع) شاد، باانگیزه و توانمند بار بیایند و به سمت خودکفایی قدم بردارند. این را می‌توان از نگاه‌های روشن بچه‌ها به صورت معلمشان فهمید که به مهر در کنار او می‌ایستند و با اشتیاق تمام به دستانش نگاه می‌کنند تا بیاموزند. معلمی که بناست آنچه در سال‌ها آموخته را حالا با همه وجود در اختیار دانش‌آموزانش قرار دهد.

دانش‌آموزان خوشبختی که هنرها می‌آموزند

آقامعلم، کلاس هنر را از آنچه در ذهن ما می‌گذرد، فراتر برده است. در این مدرسه وقتی زنگ هنر می‌خورد، دانش‌آموزان فقط دنبال قلم خوشنویسی و جعبه مدادرنگی نیستند، از کیسه گچ گرفته تا تکه‌های چرم به دست می‌گیرند و راهی کارگاه می‌شوند. آن‌ها در زنگ هنر آزادند! آزاد برای اینکه یک اثر هنری خلق کنند. این اثر هنری می‌تواند یک صفحه نقاشی باشد یا یک کیف چرمی دست‌دوز، شاید هم یک ظرف سفالی.

محسن پاک‌منش دو روز در هفته در این مدرسه حاضر است. او معلم هنر است و هرچه از نوجوانی تاکنون در حوزه تولیدات صنایع دستی یاد گرفته، ریخته روی میز کار. به دانش‌آموزی چرم‌دوزی می‌آموزد و به دانش‌آموز دیگری طراحی گرافیک. دانش‌آموزان مدرسه امام رضا(ع) خواجه‌ربیع خیلی خوشبخت‌اند که در این سن، آموزش‌های عملی دانشگاه را با معلم هنردوست خود می‌آموزند.

اولویت برایم تدریس است

آقای پاک‌منش از 18سالگی انواع و اقسام هنرها را آموزش دیده و حالا هر چه در این 30سال آموخته را در کلاس هنر با دانش‌آموزانش به اشتراک می‌گذارد. دیپلم هنرهای سنتی دارد، فوق‌دیپلم نقاشی گرفته و در ادامه از طریق دانشگاه فرهیختگان وارد دنیای جذاب معلمی شده و لیسانس هنرهای تجسمی را زیربغل زده است. او همه دوره تحصیل را به هنر گذرانده و همین موضوع، عرق به هنر را در وجودش پرورانده است. همان چیزی که دوست دارد در صورت بروز استعداد در دانش‌آموزانش هم پرورش یابد.

عشق به هنرهای سنتی اصیل ایرانی سبب شده محسن پاک‌منش از دوران فراغت نوجوانی و جوانی، حداکثر بهره‌ را ببرد و در گذر زمان، آموزش طراحی فرش، بافت فرش، دوخت سنتی، سفال‌گری، آینه‌کاری، کاشی هفت‌رنگی و تذهیب را سپری کند. آموزش‌هایی که حالا به کار او می‌آید و علاوه بر اینکه در این حوزه فعالیت دارد، آن‌ها را به دانش‌آموزانش می‌آموزد.

آقای معلم بیش از 21سال سابقه تدریس دارد، حالا هفت سالی می‌شود گذرش به خواجه‌ربیع افتاده و وقت کلاس هنر را با بچه‌های این محدوده از شهر می‌گذراند. او علاوه بر سال‌های تدریس، در حوزه‌های فرهنگی و هنری، امور مدیریتی و مربی‌گری را نیز عهده‌دار بوده است اما اولویت برایش تدریس است، چرا که این فضا، روح هنری او را نوازش می‌کند.

مهارت‌آموزی در کنار تعلیم و تربیت

آقامعلم در نوع خودش، آموزگاری نمونه است که سعی کرده مهارت‌آموزی را در کنار تعلیم و تربیت در بچه‌ها پرورش دهد. او خاطره‌ای از نختین روزهای تغییر فاز کلاس‌های هنر در مدرسه امام رضا(ع) دارد. آقامحسن تعریف می‌کند: روز اولی که وارد کلاس هنر این مدرسه شدم، یک سفره یک‌بارمصرف کنار کلاس پهن و روی آن شروع کردیم به سفال‌گری. کلاس که تمام شد، دیدیم اصلاً وضع نظافت جالب نیست. این شرایط ادامه‌دار بود و به این نتیجه رسیدیم نمی‌توان این گونه با دانش‌آموزان هنر کار کنیم. از مدیریت درخواست کردیم و به ما دو میز در کتابخانه دادند. دوباره پیگیری کردیم و حالا ما یک کارگاه در مدرسه داریم که محل هنرنمایی تک‌تک این دانش‌‎آموزان است.

«هنر، تجربه و مهارت» این عنوان تابلویی است که بر سردر کارگاه مدرسه امام رضا(ع) حک شده است. کارگاهی که دانش‌آموزان زنگ هنر خود را در آن سپری می‌کنند. آن‌ها در دوره نونهالی هنر را در اینجا می‌آموزند، با خطا و آزمون آن را تجربه می‌کنند و در نهایت در حوزه‌ای که به آن علاقه دارند مهارت کسب کرده و در ادامه اتفاقات بهتر را تجربه می‌کنند.

 «پدر مرحومم پیگیر بودند چیزی را یاد بگیرم که دوست دارم، به همین خاطر در کانون فرهنگی‌تربیتی کودک و نوجوان شهرمان در قوچان از کلاس هنر می‌آمدم، می‌رفتم کلاس خط، از آن کلاس به کلاس دیگر و این موضوع برای من لذت‌بخش بود. من از این لذت می‌بردم که می‌آموزم و تجربه می‌کنم»؛ این جملاتی است که محسن پاک‌منش در وصف‌ دغدغه‌های امروزش بیان می‌کند و ادامه می‌دهد: چون آن زمان، مرور هنرها و تجربه‌های مختلف برایم شیرین بود و زمینه‌ساز درآمد و موفقیت این روزهایم شد، این برایم یک اصل شد که دانش‌آموزان من هم این تجربه را کسب کنند.

کسب درآمد با هنرهایی که آقامعلم آموخت

کلاس «هنر، تجربه و مهارت» مدرسه امام رضا(ع) فقط خاص زنگ هنر نیست، درِ این کلاس دو روز در هفته به روی دانش‌آموزان باز است. فرقی نمی‌کند در ساعت کلاسی به اینجا سر بزنیم یا زنگ تفریح؛ بچه‌ها در هر فرصتی که بدست می‌آورند، لباس کار می‌پوشند، خود را به کارگاه می‌رسانند و لابه‌لای میزهای کار وول می‌خورند و اثر تولید می‌کنند. از کیف دستی چرمی گرفته تا جاسوئیچی. از آینه رنگ‌کاری شده گرفته تا مجسمه. ظرف‌های سنگی و سفالی و نقاشی و خطاطی هم دیگر تولیدات آن‌هاست که در قفسه نمایشگاهی کارگاهشان می‌توان دید.

دست‌ها داخل مواد و رنگ، صورت‌هایی که حین کار با ابزار سیاه شده و لباس‌های گلی؛ این تصویری است که در چهره دانش‌آموزان داخل کارگاه نمایان می‌شود. بچه‌ها وقتی وارد این کلاس می‌شوند، می‌دانند شاید لباس‌های مرتب و اتوکشیده‌شان کثیف شود، با وجود این با ذوق بسیار می‌آیند و آخر هم باید به زور از کارگاه به سمت کلاس بعدی هدایتشان کرد. به قول آقای پاک‌منش اینجا همه آزادند و کسی نباید نگران نمره باشد، آن‌ها باید استعداد خود را بشناسند و آن را در این کارگاه پرورش دهند. همان اتفاقی که نفرات قبلی رقم زده‌اند، دانش‌آموزان سال‌های گذشته این مدرسه الان و در دوران دانشجویی روی هنرهایی که در متوسطه فراگرفته‌اند، متمرکزند و از آن کسب درآمد می‌کنند.

سودهای 100 درصد از هنر دست دانش‌آموزی

محمد، ساعتی را ساخته که برایش 4هزار تومان تمام شده و الان تا یک میلیون تومان مشتری دارد. سعید هم سه ظرف رزین خود را با قیمت 100هزار تومان ساخته و به زودی به قیمت 300هزار تومان به دوستان و آشنایان خواهد فروخت. مجبتی هم کارهای چرمی دوخته که به گفته خودش سود 500هزارتومانی به او خواهد رساند. این وضعیت بسیاری از دانش‌آموزان این مدرسه است که به کمک محسن پاک‌منش هنرهای سنتی آموخته‌اند و حالا از این طریق، بخشی از مخارج تحصیل خود را تأمین می‌کنند.

آن‌ها گروهی در ایتا درست کرده‌اند، هرکس محصولات خود را در این فضا به اشتراک می‌گذارد و بعد هم می‌فروشد و درآمدش را در جیبش می‌گذارد و همگی در کنار هم از این اتفاقات خوب لذت می‌برند. به گفته آقای پاک‌منش، برخی از بچه‌ها تجربه فروش تولیدات خود از طریق سایت دیوار را هم دارند که مایه امیدواری برای آینده آن‌هاست.

معلم هنرمند منطقه ما با تجربه کار این سال‌ها، به این نتیجه رسیده که با تکیه بر توان دانش‌آموزی و قشر جوان می‌توان در بسیاری از حوزه‌ها به خودکفایی رسید. او می‌گوید: می‌خواهم به تأکید رهبر معظم انقلاب بر مهارت‌آموزی دانش‌آموزان اشاره کنم؛ ایشان در سخنانی تأکید داشتند دانش‌آموز در کنار درس یک مهارت را کسب کند، الان دانش‌آموزان مدرسه ما بیش از یک مهارت دارند که اگر این اتفاق در همه مدارس رقم بخورد، می‌تواند نتایج مثبتی برای شهر و کشورمان به همراه داشته باشد.

زهرا زنگنه

دیگر خبرها

  • نسخه‌پیچی و ممنوعیت‌های عجیب به سبک دهه ۶۰ در مدارس دخترانه | دانش‌آموزان را لجباز نکنید!
  • معلمان ۵۲ مدرسه در بوشهر تجلیل شدند
  • معلم عشایری که پدرانه مشق علم و ادب می‌کند
  • کلاس این آقا معلم در مدرسه تشکیل نمی شود
  • جهادگرانی که درس زندگی می‌دهند/ معلمان باید در قله کوه باشند
  • دستان هنرآفرین دانش‌آموزی
  • (ویدئو) روش خطرناک دانش آموزان یک روستا برای رفتن به مدرسه
  • بدهکاری سینما و تلویزیون به روز معلم
  • اعتراف مادر دیانا به قتل فجیع فرزندش
  • اعتراف مادر دیانا به قتل فجیع فرزندش / او را با چاقو کشتم و آتش زدم!